خدای خودم
برای خدای خودم
خدايا!
ذهنم پريشان است
قلبم بيقرار است
افکارم شوريده اند و
درمانده ام
پس رشته زندگيم را
به دستهای امن تو می سپارم
توفان ميخوابد
و آرامش تو حکمفرما ميشود
میخواستم گامی بردارم اما وزنه های خواب چنان بر پایم سنگینی میکردند
که انگار سالهاست لب بر لب زمین نهاده اند و هیچ کدام ترک این بوسه ی بلند تا خدا را نخواهد کرد
چه برسد به اینکه به پاهایم فرصت شکستن مکان را بدهند و ناچار میخواستم
لب بگشایم و کلام رهایی را زمزمه کنم اما این قفل حتی با کلید هم گشوده نشد
انگار تعریف کلید را به فراموشی سپرده بود و از هیچ واژه ای فرمان نمی برد.
چه برسد به اینکه به من اجازه ی تموج در بی فضایی بدهند.
گاهی خيلی دلم ميگيره....از همه چيز از همه کس....از همه جا....گاهی تو حکمت کارهای خدا ميمونم...
يه روز همچين آدمو شاد ميکنه که آدم دلش ميخواد از ته دل داد بزنه....
دو روز بعد همون شادی رو همچين از آدم ميگيره که آدم دلش ميخواد از ته دل گريه کنه....
البته اينم ميدونم که همه ی کارهای خدا به صلاح ماست اما دلم خيلی ميگيره....
گاهی حس ميکنم ديگه وقت رفتنه....بايد اسباب اثاثيه مو جمع کنم برم...حس ميکنم پير شدم...
حس ميکنم کهنه شدم...حس ميکنم رو زمين سنگينی ميکنم....احتياج به سبک شدن دارم...
احتياج دارم فکر کنم...اما مغزم ياری نميکنه...احتياج به گريه دارم....چشمام ياری نميکنه...
احتياج به رفتن دارم....پاهام ياری نميکنه...از خدا میپرسم....

خــــــــــــــــدا جـــــــــــــــــون؟؟؟؟؟؟؟....
اين بازی ها تا کی ادامه دارن؟....تا کجا؟؟؟؟؟؟...چرا بايد تو اين سن حس کنم پيرم؟...
چرا بايد همش تو خودم باشم؟....بــــــــگو چــــرا؟...چرا بايد بغضهام تلنبار بشن؟
....اما خدايا هميشه گفتم بازم ميگم....راضيم به رضای تو....
مثل هميشه همه چيز رو ميسپرم دست خودت...هر چی به صلاحمه همون بشه...
خــــــــدايــــــا!
اگر صلاح تو بر من در سوختن من است ميسوزم
ولی اگر غير از اين است و آنها مرا به اختيار خود ميسوزانند
به همه آنها لعنت ميفرستم
و اين لعنت را از ته قلب برای اجرا
به تو تقديم ميکنم....
بازم ميگم.....خدايا شکرت....با همه سختی ها....با همه غم ها...با همه بغض ها....
شگفتا!
وقتي بود نمي ديدم ، وقتي مي خواند نمي شنيدم ...
وقتي ديدم كه نبود...

عجايب 7 گانه
1 - ترکه عاقل 2- اصفهانی بخشنده 3 - رشتی با غیرت 4- تهرانی با معرفت 5- یزدی با شهامت 6 - لر با
شخصیت 7- عرب با تربیت.
